.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
دیدگاه های اساسی برای بیداری منطقه

مشکل اصلی ما در برقراری ارتباط و تفسیر صحیح مسائل اساسی اسلام و منطقه چیست؟ منافع ما به عنوان جمهوری اسلامی چگونه باید تعریف بشود؟ تفسیر به رای مسائل انقلاب و منطقه یعنی چه؟ چرا دو حرکت به ظاهر مشابه می تواند دارای ماهیت متفاوتی باشد؟ چگونه می توان اتفاق حاضر را با اتفاقات تاریخی صدر اسلام مشابه سازی نمود و از آن نتیجه ای به عنوان یک سنت تاریخی گرفت؟ نهج البلاغه و کلام نورانی امیرالمومنین چگونه می تواند به عنوان یک تجربه عالی به روند پیروزی ها و جهت بخشی صحیح حرکت ها کمک نماید؟ آیا می توان تفسیر واحد قابل قبول کلیه افراد و آحاد و جبهه های موثر در منطقه ارائه نمود؟
این پرسش ها می تواند در جای خود راهگشای بسیاری از مسائل باشد (توصیه می شود مسئولان سیاسی و فرهنگی کشور به این پرسش ها پاسخ جامع ارائه نمایند).
در نوشتار قبلی عرض شد که اساس و ریشه حرکت بیداری در منطقه احساس حقارت مردم از حضور نیروهای استکباری و تسلط و استیلای آنها بر همه شئونات زندگی و نوامیس و عدم پاسخگویی رژیم های دست نشانده به کارکردهای تحقیر آمیز عوامل استکبار و اجرای قوانینی نظیر کاپیتولاسیون در این کشورها بوده است.
مرز بین حقیقت و دروغ در ارتباط با مسائل سیاسی اخیر دز منطقه بسیار باریک بود و تشخیص حرکت انقلابی و استکباری از همدیگر را دچار مشکل کرده بود. با شروع جرقه های حرکت های انقلابی در تونس جریان استکبار با امکانات فراوانی که در اختیار داشت به فکر مشابه سازی برآمد و می خواست این حرکت را به نوعی استکبار ساخته قلمداد کند و با این کار بذر تردید را در میان انقلابیون بکارد تا در کشورهای دیگر و از جمله در خود تونس این توهم پیش بیاید که تمام این حرکت ها توسط خود استکبار ترتیب داده شده و تحت کنترل آنها است و احتمال فریبکاری برای بدست آوردن سر نخ هایی از کانون های مقاومت و ضربه زدن به آنها را تقویت می کرد.
اما در ادامه راه مشخص شد که دو حرکتی که در ایران و سوریه توسط عوامل استکباری طراحی و اجرا شد با حرکت های خودجوش و انقلابی مردم تونس، مصر، یمن و بحرین بسیار متفاوت هستند. این دو حرکت در جهت تامین منافع استکباری جریان پیدا کرده و حکومت های انقلابی و مقاومت در برابر استکبار و اسرائیل را نشانه رفته و در صدد ایجاد اختلاف بین انقلابیون و حزب الله و حکومت های حامی آنها است ولی در کشورهای تونس و بعد از آن ماهیت حرکت در جهت براندازی رژیم های وابسته و دیکتاتوری و ایجاد فاصله بین این کشورها و استکبار جهانی بوده است.
در واقع قرآن کریم به زیبایی وجود این دو جهت را بیان می کند که می فرماید «الذین یقاتلون فی سبیل الله والذین یقاتلون فی سبیل الطاغوت » که بیانگر دو جهت در حرکت های مبارزه گرایانه است که برخی در جهت و در راه خدا پیکار و مبارزه می کنند و بعضی به نفع منافع استکبار وارد مبارزه می شوند. مهم در این رابطه تشخیص درست با معیارهای مناسب است. عجیب این است که مردم عادی در تشخیص دچار اشتباه چندانی نمی شوند ولی روشنفکران در قالب تحلیل های روشنفکرانه که غالباً از اردوگاه فکری و تبلیغاتی استکبار الهام می گیرند، خود دچار توهم شده و به این توهم در جامعه دامن می زنند که این دو حرکت ماهیتاً با هم یکی است و لذا لبه تیز انتقادات خود را متوجه کشورهایی نظیر سوریه می کنند (آنقدر که کشتار مردم در سوریه را به عنوان یک نقطه ضعف بر علیه حکومت سوریه را محکوم می کنند در برابر کشتار مردم در مصر و یمن و بحرین حساسیتی نشان نمی دهند).
حال چه مقصودی در پشت این موضع گیری ها و تضعیف موقعیت سوریه توسط این روشنفکران و سایر عوامل در ذهن مردم ایران وجود دارد جای بحث فراوان دارد.
امروزه بدون تردید بسیاری از روشنفکران ما در دانشگاههای کشور وظیفه پیاده نظام تبلیغاتی و میلشیای شایعه پراکنی استکبار و منافقین را بازی می کنند و در دانشگاهها همان وظیفه ای را انجام می دهند که در اوایل انقلاب هواداران منافقین و جریان چپ گرای مارکسیستی انجام می دادند. در بسیاری از موارد همنوایی با جریان استکبار به صورت بی اراده با انتقادات روشنفکر مآبانه بدون دقت در نتیجه آن مسئولیت ایجاد شبهه و تردید را بر عهده دارد. چندین عامل به طور توامان در میان اقشار جوان برای پیوستگی بیشتر آنها به جریان های مخالف وجود دارد که عمده آن یکی ارتباط آزاد جنسیتی و دوست یابی های بدون هزینه و ایجاد روابط عاشقانه و شرکت در پارتی های شبانه و اردوهای مختلف به صورت مختلط می باشد. این جریان به خوبی می داند چگونه با احساس جوانان بازی کرده و آنها را به سمت مشغولیت های مختلف جلب نماید و از طرف دیگر شیوه مدیریت در دانشگاهها نیز به شدت به آنها کمک می کند تا توجیه بهتر و قویتری برای استدلال های خود داشته باشند. کنار زدن نیروهای انقلابی و روی کار آوردن نیروهای لیبرال و تکنوکرات بی ریشه در مسائل انقلاب به دست مدیریت دانشگاهها بزرگترین کمک را به آنها در به دست گرفتن جو فرهنگی و تبلیغاتی دانشگاهها در بین دانشجویان و حتی اساتید و کارکنان کرده است.
به نظر می رسد مسئولان مدعی دلسوزی فرهنگی ابتدا باید فکری به حال این مدیریت واداده و فشل بنمایند تا به بهانه های مختلف نیروهای اصیل و انقلابی را کنار نزده و زمینه های لازم را برای سوار شدن جریانات معاند بر جو تبلیغاتی و جلب و جذب جوانان فراهم ننمایند. تا زمانی که باورهای ثابت در کارکرد مدیریت ها و دفاع چشم بسته و یکسویه از ریاست دانشگاهها بدون بررسی های لازم و عمیق وجود داشته باشد و عوامل متعدد پیگیر در این مسئله با خوش و بش های اخلاقی به گرفتن امتیازات اندک شخصی و سازمانی خود قناعت کنند، وضعیت بر همین منوال ادامه خواهد یافت و نارضایتی پنهان و آشکار از مدیریت در بدنه دانشگاهها کار خود را به ضرر نظام و انقلاب خواهد کرد و هرچه بر این دفاع یک سویه اصرار بیشتری ورزیده شود، برگشت به نقطه مطلوب با تاخیر و خسارت بیشتری همراه خواهد بود.


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.042 seconds.